سبک زندگی

احساس؛ پشیمانی و حسرت

کودکی و نوجوانی‌­ام را در خانه­ پدری گذراندم. خانه­‌ای ویلایی با پنجره‌­های بزرگ در گوشه‌­ای از شهری کوچک در خطه­ شمال کشور. من همیشه از پشت پنجره­‌های بزرگش، نظاره­‌گر حیاط این خانه که پُر از درخت­‌های پرتقال در میان اندکی گل­های باغچه‌­ای بوده است بودم. در روزهای بارانی و سرد زمستان، نوازش قطره­‌های باران را بر روی برگ­‌های درختان احساس می‌کردم.

نمی­‌شود گفت عشق ولی احساس را در آن لحظه‌­­ها لمس کردم، بهایش دادم، در قبال زنده ماندنش سال­ها تلاش کردم، گهگاهی با پشیمانی و حسرت درجا زدم و متوقف شدم و گاهی مقصر و طرد شدم و در نهایت با تمام خستگی‌­ها به آرامش رسیدم.

آرامش را می­‌توان از کلام برخی انسان‌­های محبوب شنید مانند آنتونی هاپکینز که در مصاحبه‌­ای (که فایل صوتی آن در زیر عکس بالا ارائه شده) به این موضوع اشاره دارد: “زمانی برای پشیمانی و حسرت وجود ندارد، هر اشتباهی هم اگر مرتکب شدیم به احتمال زیاد در آن لحظه بهترین کاری بوده است که می‌توانستیم انجامش دهیم … “.

نوِر حق پيداست،‌ ليكن خلق كور … كور را چه سود پيش چشم نور؟

كيستی تو! اين سَر پر شور چيست … تو چه‌ها جويی درين دوراِن زيست؟

چيست آخر! اين چنين شيدا چرا؟ … اين همه خواهانِ درد و ماجرا

چشم بگشای و به خود بازآی، هان … كه توئی نيز از شمار زندگان

با چنين اوصاف و حالی كه تراست … گر ملامت‌ها كند خلقت رواست

برای یافتن پُست‌های مشابه به بخش سبک‎‌ زندگی از سایت مراجعه فرمایید و نقطه‌نظرات خود را نیز با ما در میان بگذارید. لازم‌ به‌ ذکر است که ابیات پایانی از شعر “قصه رنگ پریده خون سرد” اثر نیما یوشیج می‌باشند.

حورا محسنی

حورا محسنی فعال در حوزه عکاسی و فیلمبرداری خصوصا در ژانر سفر و طبیعت است. برخاسته از استان مازندران و درحال‌حاضر ساکن تهران است. بخشی از کارهای او در این سایت ارائه شده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا